کدام پیامبر؟ کدام امام؟
دو: مردی از شام امام حسن(ع) را دید که بر مرکب سوار است. زبان به لعن امام گشود. امام چیزی نگفتند تا مرد ساکت شد بعد به او سلام کردند و خنده کنان فرمودند ای پیر مرد به گمانم غریبی و شاید مرا با کسی اشتباه گرفتهای، به هر حال اگر خستهای نزد ما استراحت کن، اگر چیزی میخواهی کمکت میکنیم، اگر راه را گم کردهای راه را نشانت میدهیم و اگر عریانی لباست میپوشانیم و اگر محتاجی بی نیازت می کنیم و اگر بی پناهی پناهت میدهیم و اگر به قصد مسافرت آمدهای میهمان ما باش تا روز بازگشت. ... مرد شامی گریست و گفت به درستی که خدا می داند که رسالتش را کجا قرار دهد ... .(همان، ج43، ص 344)
سه: روزی امام رضا(ع) وارد حمام شد، کسی به ایشان گفت مرا کیسه بکش، حضرت شروع کردند به کیسه کشیدن . دیگران حضرت را به مرد معرفی کردند. خجلت زده شد. حضرت او را دلداری داد و به کیسه کشیدن ادامه داد.(همان، ج 49، ص 99).
چهار: چند شب پیش که در راه دید و بازدید عید بودم، رانندهای که رعایت قانون نکرده بود از سوی راننده آژانسی که با ما بود به چندین صفت ( مثل اسب و ...) متصف شد. به احتمال قوی آن راننده آژانس این شبها در هیأت عزاداری شرکت میکند وشاید هم گاهی پذیرای عزاداران باشد.
اصل مطلب: امروز که گذشت سالروز رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) و نیز شهادت امام حسن مجتبی(ع) بود و فردا هم شهادت امام رضا(ع) است. احساس میکنم مدتهاست به جای گفتن و شنیدن نکات بالا فقط بر این تاکید می شود که امامان شیعه از نوری جدا خلق شدهاند، دارای قدرتهایی ماورایی هستند، علم غیب میدانند، سایه ندارند و .... .
من بسیاری از این معتقدات را قبول دارم و فکر میکنم کسی که جنبه ملکوتی و لاهوتی اهل بیت را قبول ندارد، نه روایات را به خوبی خوانده و نه از فلسفه و عرفان نظری در حوزه تفکر اسلامی با خبر است. یادتان هست چند سال پیش جناب آقاجری چه جنجالی راه انداخت؟
به نظر من ائمه و پیامبر برای تثبیت سه نکته بالا و امثال آن آمدهاند. عقاید بخش دوم هر چند صحیح هستند ولااقل من قبولشان دارم ولی پیروی از امامان را امری جدا از این باورها می دانم. باور من این است که عمل به سیره اهل بیت(ع) مشکل است و ما دینداران تنبل به جای دینداری واقعی به نقل حکایاتی رو آوردهایم که تکلیفی برایمان نیاورد و در عین حال نیاز فطری دینداری مان را ارضا کند. و روشن است که راهی به دهی نخواهیم برد و از شیعه بودن فقط نامش با ما خواهد بود.
به هر حال تسلیت میگویم و از خداوند توفیق عمل به آموزههای اهل بیت(ع) را طلب میکنم.
نکته نامربوط: از همه عزیزانی که به این وبلاگ سر میزنند عذر تقصیر به خاطر تأخیر دارم. مسافرت بودم و آنجا امکان چندانی که بتوانم چیزی بنویسم یا به پیامها جواب دهم نبود.